زندگینامه مشاهیر و فرزانگان

زندگینامه مشاهیر و فرزانگان

زندگینامه چهره های ماندگار . زندگی نامه مشاهیر . مشاهیر بزرگ ایران . زندگینامه مشاهیر ایران
زندگینامه مشاهیر و فرزانگان

زندگینامه مشاهیر و فرزانگان

زندگینامه چهره های ماندگار . زندگی نامه مشاهیر . مشاهیر بزرگ ایران . زندگینامه مشاهیر ایران

حسن تقی زاده



در سال 1322 در موقعی که آقای تقی زاده در لندن بودند (سفیر ایران در لندن)، نگارنده این کتاب کتابی در تاریخ زندگانی ایشان منتشر ساخت. دانشمند محترم آقای (شادروان) احمد فرامرزی بر آن کتاب مقدمه ای نوشته بودند. کتاب در محافل ادبی مورد توجه قرار گرفت. آقای تقی زاده برای آنکه اشتباهات ما را رفع کرده باشند، شرح حال خود را با متواضع ترین عبارات مرقوم فرموده برای ما فرستادند. اینک ما با خوشوقتی کامل از اینکه تألیف ناچیز ما باعث این شد که یکی از بزرگترین رجال آذربایجان و ایران تاریخ حیات خود را با قلم خود مرقوم داشته، عین نوشته ایشان را در اینجا می آوریم.

« حسن تقی زاده در تبریز در روز آخر رمضان سنه 1295 هجری قمری تولد یافته است. پدرش از علمای تبریز بود. تحصیلات تقی زاده هم بدواً به سبک قدیم طلاب علوم بوده و پس از فراگرفتن سواد فارسی و اندکی از ادبیات فارسی به تحصیل عربی و صرف و نحو منطق و معانی و بیان و اصول و فقه و همچنین ادبیات عربی و قدری حکمت و همچنین علوم قدیمه از ریاضی و هیئت و نجوم و طب قدیم و غیره صرف اوقات بود.

در اوائل شباب در حدود پانزده و شانزده سالگی به تحصیل علوم جدید و زبان فرانسوی پرداخت و پس از تحصیل مقدمات علمی مثل حساب و هندسه و جغرافی و فیزیک و شیمی و غیره به رشته طب هوس کرد و به تحصیل تشریح و علم وظائف الاعضا و علم امراض و معالجات و فن ادویه و غیره چند سالی تا بیست و چهار سالگی مشغول بود.

بعد از وفات پدر در سنه 1314 هجری قمری، تقی زاده میل زیادی به سیاست و علاقه مفرطی به اصلاحات مدنی و سیاسی و اجتماعی در ایران پیدا کرد و در این راه به قدر مقدور بذل همت و جهد نمود.

در سنه 1316 قمری مدرسه ای به همراهی بعضی دوستان به اسم "مدرسه تربیت" بنا کرد که بواسطه حملات بعضی علمای سوء تعطیل یافت. در حدود بیست و دو سالگی در مدرسه آمریکایی تبریز به یاد گرفتن قدری انگلیسی مشغول شد. در این اوقات مقالاتی در بعضی جراید فارسی خارجه می نوشت و در سنه 1320 هجری قمری به نشر مجله ای فارسی به اسم "گنجینه فنون" به همراهی سه نفر دوست یعنی میرزا محمدعلی خان تربیت، میرزا یوسف خان اعتصام الملک و میرزا سیدحسین خان عدالت اقدام کرد؛ که یک سال تمام مرتباً نشر شد. در این مجله تقی زاده کتابی از "گوستاو لوبون" فرانسوی را ترجمه و به تفاریق به اسم "تمدنات قدیمه" نشر کرد که به اتمام نرسید.

در سنه 1322 قمری بواسطه نبودن آزادی در تبریز که محمدعلی میرزای ولیعهد سخت گیری زیاد داشت، تقی زاده به قصد فعالیت در نشریات سیاسی و غیره مسافرتی به استانبول و مصر کرد (در اوائل رجب آن سال) ولی به واسطه کسالت مزاجی توقف در مصر که منظور او بود میسر نشده پس از چهارده ماه غیبت باز به تبریز بازگشت و قریب یک ماه در قفقازیه، مخصوصاً در تفلیس، و پنج شش ماه در استانبول توقف و در روز نوروز از سال 1323 هجری قمری وارد اسکندریه شده، به قاهره عزیمت و در آنجا تا اواخر تابستان توقف نموده. بعد به بیروت رفت و قریب به شش هفته در آنجا و یک هفته در دمشق بود و از راه استانبول و قفقاز باز به تبریز برگشت و قریب ده ماه اوقات خود را در تبریز به مطالعه گذرانید.

وقتی که خبر انقلاب در تهران را شنید، به تهران رفت و در دهم رمضان 1324 به پایتخت رسید و به شوق تمام در امور سیاست داخل شد. در این اوقات رساله ای از او به اسم "تحقیق احوال کنونی ایران با محاکمات تاریخی" در تبریز نشر شد و چون در تبریز انقلاب مشروطه خواهی در اوائل شعبان آن سال بر پا شد، مشارالیه مورد توجه مشروطه خواهان گردیده و در ماه شوّال آن سال به وکالت طبقه تجار از تبریز با 51 رأی انتخاب و در بیست و یکم آن ماه وارد مجلس شواری ملّی گردید. تا 23 جمادی الاولی سنه 1326 در مجلس بوده و چون مشروطیت برانداخته شد، مشارالیه با جمعی از پیشروان مشروطه مانند مرحوم سیدعبدالرحیم خلخالی و معاضدالسّلطنه و میرزا علی اکبر خان دهخدا و قریب هفتاد نفر دیگر در سفارت انگلیس در تهران از خطر قطعی مأمن جستند، و عاقبت با نه نفر دیگر تبعید شدند که از آن جمله مشارالیه با پنج نفر دیگر از ایران اخراج شدند. به پاریس و بعد به لندن و کمبریج رفت و همکاری با مشروطه خواهان نمود. پس از فتح تهران به دست مشروطه خواهان و عزل شاه در سنه 1327 قمری، در ماه رجب تقی زاده با جمعی مانند مرحوم سید محمدرضای برازجانی معروف به "مساوات" و غیره به تهران رفت و جزو هیئت مدیره (بعد از خلع محمدعلی شاه چون مجلس اول منحل شده و انتخابات مجلس دوم هم شروع نشده بود، به سبک دوران انقلاب فرانسه یک هیئت اجرایی موقتی به نام دیرکتوار، مرکب از بیست و پنج نفر از زعمای مشروطه جهت رسیدگی به کارهای جاری ممکلت تشکیل یافت.) موقتی بود تا آنکه در انتخابات مجلس دوم از تبریز و تهران (هر دو) انتخاب شد و وکالت تبریز را قبول کرد.

در سال 1328 بواسطه مخالفت های سیاسی، مرخصی سه ماه از مجلس گرفته به تبریز رفت و از آنجا پس از سه چهار ماه ماه در اول ذی الحجه آن سال حرکت و از راه آسیای صغیر به استانبول رفت و در غُره صفر 1329 وارد آن شهر شد. سال بعد سفری به پاریس برای دیدن بعضی از رجال مشروطه خواه ایران و از آن جمله مخصوصاً حاج علیقلی خان سردار اسعد نمود و باز به استانبول برگشت و سال دیگر که سنه 1331 قمری باشد باز به فرنگ مسافرت نمود و در ماه اکتبر 1912 مسیحی به انگلستان رسید و پس از قریب شش ماه اقامت در آن مملکت که وقت را به مطالعه در کتابخانه موزه بریتانیا می گذرانید، به آمریکا رفت. در ششم ماه ژوئن 1913 مسیحی وارد نیویورک شد و تا روز آخر ماه دسامبر 1914 در آمریکا بود و آن روز حرکت کرده به هلند رفت و در دهم ژانویه 1915 وارد برلن (برلین) شد.

از این موقع تا ماه اوت 1924 میلادی با بعضی فاصله ها در آلمان بود و چندی به نشر "مجله کاوه" مشغول بود. در سنه 1922 مسیحی در ماه فوریه مأمور عقد عهدنامه های تجاری و قونسولی و پستی و تلگراف با دولت روس شده از برلن به مسکو رفت و تا ماه اوت سنه 1923 مسیحی در مسکو مشغول این کار بود. پس، به برلن برگشت و ازدواج نمود. (از اقدامات مهم ملی تقی زاده در ایام اقامت در برلین بین سالهای جنگ جهانی اول 1914 - 1918 م. مسافرت وی به دانمارک و ملاقات با "ژرژ براندس" دانشمند مشهور دانمارکی است. اگر چه خارج شدن از برلین در آن سالهای بحرانی مشکل، بلکه با خطر از دست دادن جان همراه بود، تقی زاده این ریسک را به جان می خرد و برای اینکه سیئات اعمال روس و انگلیس در ایران را از طریق این دانشمند دانمارکی به گوش عالمیان برساند، به دانمارک سفر می کند و در ملاقاتی وی را متقاعد می نماید که رساله یا کتابی درباره ایران بنویسد. تلاش وی به نتیجه می رسد و براندس رساله ای در مورد ایران می نویسد که با عنوان "جنایت روس و انگلیس نسبت به ایران" به چندین زبان ترجمه می شود)

در اوایل سال 1924 مسیحی اولیای دولت از او خواستند که به طور غیر رسمی یا نیم رسمی به عنوانی به لندن رفته و با بعضی از رجال مهم حزب کارگر که به حکومت رسیده بودند، گفتگوهائی برای مساعد نمودن سیاست آنها با ایران و مراعات بیشتری از حقوق و منافع ممکلت بنماید. پس، چند ماهی در انگلستان به سر برد و به برلن برگشت و در تابستان آن سال به ایران برگشت و ظاهراً در روز بیستم ماه اوت فرنگی به تهران رسید و چون عضویت مجلس شورای ملی را داشت به مجلس رفت.

در این مجلس موضوع تبدیل سلطنت و خلع قاجاریه پیش آمد و وی یکی از مخالفین نقض قانون اساسی به ترتیبی که به عمل آمد، بود. پس از انقضای دوره مجلس برای ریاست شعبه ایران در نمایشگاه فیلادلفی عازم آمریکا شد و روز بیستم ماه آوریل فرنگی 1926 از تهران حرکت و پس از اندکی اقامت در برلن رهسپار آمریکا شد.

در موقعی که به همراهی مرحوم میرزا محمدعلی خان فرزین (که سفیر ایران در برلن بود) از تهران به برلن رسید، در تهران مرحوم مستوفی الممالک مأمور تشکیل حکومت جدیدی شد. تقی زاده را به وازت خارجه انتخاب نمود و تلگرافاً تقاضا کرد از برلن به تهران برگردد. مشارالیه نپذیرفت و عاقبت به آمریکا رفت و قریب پنج ماه و نیم در نیویورک و فیلادلفی بود و در ماه نوامبر به برلن برگشت و تا اواخر زمستان 1927 مسیحی در برلن بود. پس مجدداً عازم تهران شد و روز نوروز سال 1306 هجری شمسی (یا 21 مارس 1927 مسیحی) با پرواز با طیاره (هواپیما) از انزلی وارد تهران شد و باز چون مجدداً به وکالت تهران در مجلس انتخاب شده بود در مجلس حضور بهم رسانید. پس از خاتمه دوره مجلس در بهار 1307 هجری شمسی قریب هفت هشت ماه خانه نشین و چندی بواسطه مخالفت با نسخ انتخابات آزاد تحت نظر مفتشین پلیس بود. در ماه بهمن از آن سال، فرمانفرمائی ایالت خراسان به او تکلیف شد و با طیاره به آنجا رفت و تا تیر ماه 1308 هجری شمسی (سنه 1929 مسیحی) در مشهد بود.

در آن وقت به سفارت ایران در لندن مأمور شده با طیاره به تهران آمد و پس از یک هفته توقف در تهران به لندن رفت و در ماه اوت به لندن رسید و تا فروردین سال 1309 آنجا بود. آن وقت به تهران احضار شده، به وزارت طرق منصوب گردید و پس از چند ماهی در چهاردهم مرداد به وزارت مالیه منصوب گردید و هر دو وزارت را تا مدتی داشت و بعد از چندی از وزارت طرق مستعفی شد. تا اواخر تابستان سنه 1312 وزیر مالیه در کابینه مخبرالسلطنه (مهدیقلی خان هدایت) بود و با تغییر کابینه و سر کار آمدن مرحوم ذکاءالملک فروغی او مستعفی شد و پس از چند ماهی مأمور سفارت پاریس گردید.

در اواخر آذرماه آن سال از تهران حرکت و از راه بغداد و استانبول به پاریس رفت و تا اواسط تابستان 1313 در آن مأموریت بود. در آن تاریخ بواسطه انتشار بعضی مقالات در بعضی جراید فرانسه، که از شاه به بدی یاد کرده بودند، تقی زاده معزول شد.

در مدت مأموریت در پاریس، تقی زاده نمایندگی اول ایران را در کنفرانس بین المللی تقلیل اسلحه در ژنو هم داشت. پس از عزل، قریب دو ماه در فرانسه بود. آنگاه به برلن رفت و به مطالعه اشتغال داشت. در تابستان سال 1314 به نمایندگی ایران در انجمن بین المللی مستشرقین در رم مأمور شد؛ و پس از عودت به برلن و چند ماه توقف در آخر سال 1935 مسیحی مدرسه السنه شرقیه لندن او را برای تدریس زبان فارسی به محصلین منتهی یعنی درجات بالا به لندن دعوت نمودند و پذیرفت و در دهم ژانویه سنه 1936 مسیحی به لندن رسید و تا این تـاریـخ کـه تـابـستـان سال 1946 مسیحی است در انگلستان اقامت دارد.

دوسال اول جنگ دنیائی را در کمبریچ گذراند و به مطالعه و نوشتن بعضی رسائل و مقالات به انگلیسی مشغول بود. در مدت توقف در انگلستان یک کتاب فارسی "گاه شماری در ایران قدیم" در تهران و یک کتاب انگلیسی در آن موضوع در لندن طرح و نشر کرد و هفت وجیز هم به شکل مقاله به انگلیسی و آلمانی در مواضع مختلفه مربوط به تاریخ و معرفت تواریخ و غیره نشر کرد. از پنجم آبان ماه سال 1320 هجری شمسی (27 اکتبر 1941) مأمور سفارت لندن شد و سه سال بعد به سفارت کبری در آنجا منصوب شد. در ماه سپتامبر 1944 یک بار سفری با طیاره به طهران نمود و پنج هفته در طهران بود و در ششم بهمن از طهران حرکت و باز با طیاره به لندن برگشت. »

شرح فوق مجملی از سرگذشت زندگی مادی تقی زاده و تاریخ آن بود و اگر لازم باشد به فعالیت روحی او نیز اشاره شود می توان آن را در چند کلمه خلاصه کرد. میل و علاقه قلی تقی زاده و احساسات و شوق و شور او در تمام مدت عمرش به پنج چیز بود.

اول عفت اخلاقی به حد نهایت و شاید افراط که در اوایل جوانی در راه تقوی و تدین و ایمان و حتی زهد دینی و بعدها بیشتر در راه عفت و تقوی و پاکی عمل و نزاهت اخلاقی بوده.

دوم حب وطن و مجاهدت در حفظ استقلال ایران و سربلندی و عظمت آن و آزادی ملت.

سوم طرفداری طبقه پائین و زحمتکش و فقیر و جهاد بر ضد تمام طبقات استثماری و ممتاز از هر قبیل و وقف وجود برای اصلاح حال و رفاه طبقات محروم از نعمات حیات شایسته و البته از همه بیشتر خدمت به ترقی و بهبود حال اقتصادی و صحی و معارفی این طبقات.

چهارم علم خالص و مخصوصاً معرفت حقایق از راه علوم طبیعی و نجومی و طبی و تاریخی و حکمت طبیعی و شیمی و غیره.

پنجم شوق مفرطی به تاریخ ایران و زبان و ادبیات فارسی.

تقی زاده پس از نود و یک سال زندگی در روز چهارشنبه هشتم بهمن ماه 1348، مطابق ذیقعده 1389 قمری، در تهران درگذشت. مرحوم مهدی مجتهدی در جایی گفته: "سالها خواهد گذشت و خاک تبریز فرزندی مانند تقی زاده نخواهد پرورد."

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد